مدالي بالاتر از همة خوبي‌ها

سال ۶۳ در منطقه ميمك با بچه‌هاي تيپ نبي اكرم(ص) كرمانشاه وارد عمل شد. سنگرهاي فتح شده و پشت سرگذاشته شده هنوز كاملا پاكسازي نشده بود. تك دشمن موجب شد كه عبدالمجيد و ديگر دوستانش در بخشي از نيزارهاي محصور در ارتفاعات ميمك خود را در محاصرة دشمن بعثي ببينند.

محاصره طول كشيده بود. رزمنده‌ها در كانالي محصور در نيزارها با مرگ دست و پنجه نرم مي‌كردند. تماس با بي‌سيم به صورتي خاص، استفاده از آب و غذاي بعثي‌ها، به صورتي پنهاني، آن هم در حالي كه زخمي‌ها براي اينكه صداي ضجه‌شان درنيايد، چفيه‌هايشان را به دندان گرفته بودند، جزء سخت‌ترين و دردناك‌ترين ساعات روزهاي پاياني حيات خاكي عبدالمجيد بود.

روز هفتم محاصره، چهار نفر از رزمنده‌ها تصميم به گذشتن شبانه از سنگرهاي دشمن و عبور از ميادين براي نجات خود و نجات محاصره شدگان مي‌گيرند. عبدالمجيد تصميم به ماندن در كنار رزمندگان و مجروحان مي‌گيرد و چهار رزمنده تمام مدارك و اسناد خود  را نزد او به امانت مي‌گذارند تا در صورت اسارت و يا شهادت آنان در حين شكستن حلقه محاصره، هويتشان محفوظ بماند.

چهار نفر معجزه‌آسا شبانه از كنار سنگرهاي نيروهاي بعثي و از ميان ميادين مين مي‌گذرند، اما گذر شبانه، وسعت منطقه و شباهت‌هاي نزديك تپه‌ ماهورها، راه را براي ياري رساندن به نيروهاي در محاصره مي‌بندد.

نُه روز از محاصره مي‌گذرد، بعثي‌ها پس از تثبيت موقعيت خود، مشغول پاكسازي و آتش زدن نيزارها مي‌شوند. از ميان يكي از نيزارهاي سوخته، كانالي كشف مي‌شود كه در آن، جمعي رزمندة مجروح كه آثار تشنگي و گرسنگي از پيكرشان معلوم بود، در آغوش همديگر آرام گرفته‌اند.

محاسن بلند و وجود مدارك ديگر رزمندگان در جيب عبدالمجيد، آنان را واداشت تا سريع او را از ديگران جدا كنند و «عبدالمجيد اميدي» تشنه و گرسنه، خاكي و خسته كه دست و لباس‌هايش معطر به خون شهيدان و مجروحان بود، زير پوتين‌ها و قنداقه تفنگ بعثي‌ها، بي‌رمق‌تر و خونين‌تر مي‌شود. عبدالمجيد به سختي قامت راست مي‌كند. در زير نور آفتاب گرم و سوزان، افقي را كه در جستجوي او بود مي‌يابد، لبخندي بر لبانش مي‌نشيند و لحظه‌اي بعد صداي رگبار گلوله‌‌ها، مدالي بالاتر از همة خوبي‌ها را بر پيكر او مي‌نشاند؛ پيكري كه هرگز با پلاكي كه او بر سينه داشت، به آغوش خانواده‌اش باز نگشت و مادرش در حالي با عالم خاك وداع كرد كه همواره چشم به در دوخته بود تا عبدالمجيد را، فاتح قله خوبي‌ها را لااقل براي آخرين بار از پلاكش ببويد.

شما میتوانید این مطلب را از طریق شبکه های اجتماعی زیر به اشتراک بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست
error: