با پيروزي انقلاب اسلامي، اختلافات ايران و عراق شدت گرفت. انگيزه آغازگران جنگ عليه ايران، تركيبي از دو انگيزه منطقهاي و جهاني بود. اسرائيل و كشورهاي مرتجع عرب به دليل عدم مشروعيت مردمي، از پيروزي انقلاب اسلامي احساس نگراني كرده و از تأثير آن در مسلمانان منطقه هراسان بودند.
در اين ميان، رژيم عراق ضمن نگراني از تأثير انقلاب اسلامي در ميان مردم خود، فرصت را براي فشار به رژيم تازه تولد يافته انقلابي به منظور كسب امتياز مغتنم شمرد وبر همين اساس، از نخستين روز پس از پيروزي انقلاب اسلامي، ضمن حمايت از گروههاي ضدانقلاب خصوصا در استانهاي همجوار تحركات مرزي عراق آغاز شد. صدام که با روحیه ی قدرت طلبی و سلطه گری، حسن البکر را طی کودتایی از صحنه قدرت رانده بود و با طمع رهبری جهان عرب و پر کردن خلأ قدرت در منطقه و به دست آوردن امتیازات از دست داده در قرارداد ۱۹۷۵، خود را به عنوان وسیلهای که غرب میتواند توسط او به اهداف سلطه گرانه اش دست یابد معرفی کرد. لذا در اولین اقدام به سرکوبی شیعیان عراق دستزد و هم زمان به بمب گذاری در تأسیسات نفتی ایران توسط گروههای ضد انقلاب مبادرت نمود. در عین حال جنگ تبلیغاتی شدیدی علیهایران اسلامی آغاز کرد و در تلویزیون دولتی به بهانه بازپس گیری سه جزیره ی ابوموسی و تنبهای بزرگ و کوچک، حملات مستقیم و غیرمستقیم تبلیغاتی را متوجهایران کرد .
اين تحركات، اگرچه در سال ۱۳۵۸ ضعيف بود؛ ليكن با آغاز سال ۱۳۵۹ با بروز حوادث مهمي چون قطع رابطه آمريكا با ايران، حمله ناموفق آمريكا در طبس، روي كار آمدن صدام حسين در عراق، و نيز دستگيري و اعدام آيتالله محمدباقر صدر شدت يافت. البته تجاوزات مرزي عراق در شش ماهه اول سال ۱۳۵۹ روند يكساني نداشت، بلكه از زمان قطع رابطه امريكا با ايران تا آستانه كودتاينوژه روبه شدت گذاشت؛ در تيرماه ۵۹، با فرارسيدن زمان اجرايكودتا و در هماهنگي با كودتاچيان، از شدت اقدامات مرزي عراق كاسته شد اما پس از كشف كودتا مجدداً در مردادماه اين تحركات روند صعودي يافت. تجاوزات عراق در شهريور ماه فوقالعاده تشديدشد و طي سهدهه اول،دوم و سوم شهريورماه روند تصاعدي بهخود گرفت. بدين گونه كه در شهريور ۱۳۵۹ جنگ سرد عراق عليه ايران به جنگ گرم تبديل شد و در ۱۶/۶/۱۳۵۹ منطقه خان ليلي به تصرف ارتش عراق درآمد. چند روز بعد، منطقه ميمك و پس از آن، پاسگاههاي رشيديه، چيلات، بيات و نيز ارتفاع گيسكه به اشغال ارتش عراق درآمد.
به موازات عمليات منظم ارتش عراق در سرتاسر نقاط مرزي، دشمن به اقدامات ديگري از جمله توزيع سلاح بين عشاير خوزستان و عناصر ضدانقلاب در سراسر مرز دست زد. اين اقدام تا حدي گسترده بود كه در برخي شهرهاي مرزي، از جمله در مناطق كردنشين، خريد و فروش سلاح كاري عادي شده بود و بعضاً بازار گرمي داشت. همچنين، عملياتهاي نامنظم كه عموماً با حمايت عراق و گاهي به دست نيروهاي عراقي انجام ميشد، وضعيت استانهاي مرزي را ناآرام كرده بود و تلفات فراواني را از مردم و نيروهاي نظامي و انتظامي ميگرفت. مينگذاري در جادهها، بمبگذاري در معابر عمومي و مراكز اقتصادي، كمين به ستونهاي نظامي و خودروهاي عمومي و شبيخون به مراكز مختلف، از جمله اين اقدامات بود.
شما میتوانید این مطلب را از طریق شبکه های اجتماعی زیر به اشتراک بگذارید.